عوارض مزمن خردل گوگردی بر روی غدد اندوکرین ( کبد و بیضه ) بر اساس مطالعه هیستوشیمی
|
لعیا قهاری، شهلا میرگلوی بیات |
|
|
چکیده: (3058 مشاهده) |
مقدمه : خردل گوگردی بعنوان گاز جنگی می باشد که از طریق استنشاق و تماس مستقیم با پوست و یا از طریق دستگاه گوارش بدنبال مصرف غذای آلوده جذب می شود. در مطالعات انسانی خردل هیدرولیز نشده در مغز و ذخایر چربی حتی پس از گذشت روزهای متمادی پس از تماس وجود داشت. دفع این ماده از طریق ترشحات بدن مانند سمن ، ادرار ، عرق و خون صورت می گیرد. تاثیر خردل را عمدتا مثل سایر مواد توکسیک در سطح گنادها یعنی محل تقسیم سریع سلولی و همچنین سلولهای کبدی می دانند.
روش کار : در این تحقیق از 30 راس رات نژاد آلبینو نر با وزن 200 گرم در سه گروه نرمال، گروه حلال با نام بافرتیرودز و گروه آزمایشی خردل گوگردی استفاده شد. برای گروه آزمایشی از 10 میکروگرم بر کیلوگرم خردل حل شده در بافر تیرودز استفاده شد که به صورت داخل صفاقی و در سمت راست تزریق شد. پس از گذشت 8 هفته رتها بیهوش و سپس ذبح گردیدند و در زیر هود تشریح گشته و از ناف کبد و بیضه سمت راست نمونه برداری شد. نمونه در فرمالین 10% جهت پروسه بافتی قرار گرفته و با میکروتوم برشهای 5 میکرونی زده شد. نمونه ها پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین با میکروسکوپ نوری مطالعه و نتایج آن با استفاده از نرم افزار SPSS و T-Test تجزیه و تحلیل شد. P <0/05 از لحاظ آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: در گروه خردل بافت ظاهری کبد سفت و خشک شده بود و مناطق گسترده نکروز در لوبولها دیده شد و همچنین واکوئل دار شدن هپاتوسیت ها ، نکروز هپاتوسیت ، ادم نواحی پورت و ارتشاح سلولهای خونی و لنفوسیت ها دیده شد. ضخامت اپی تلیوم ژرمینال بیضه در گروه خردل کاهش داشته و سلولهای نواحی ادلومینال مجزا بوده و از هم گسیخته دیده شد. تعداد لوله های سمینیفروس در مقطع میکروسکوپی در گروه خردل کاهش داشته و ادم بینابینی دیده شد و همچنین سلولهای بینابینی نیز در گروه خردل کوچکتر شدند.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داده است که تغییرات ظاهری و سفت شدن بافت کبد ، نکروز در لوبولهای کبدی و همچنین بهم خوردن نظم سلولهای کبدی ، دیلاتاسیون و پرخونی سینوزوئیدها ، پیدایش واکوئل های چربی در سیتوپلاسم هپاتوسیت ها ، تورم و پیکنوتیک شدن هپاتوسیت ها وهمچنین ارتشاح سلولهای خونی در سینوزوئیدها ، ورید مرکز لوبولی و پورت در کبد دیده شد. در بیضه از بین رفتن انسجام طبیعی بافت بیضه ، افزایش فضای بین لوله های سمینیفر و ادم بینابینی ، کاهش ضخامت اپی تلیوم ژرمینال و وجود اشکال نکروزه سلولهای رده اسپرماتوسیت و کاهش تعداد آن ، کاهش در حجم و تعداد سلولهای لیدیگ دیده شد.در مجموع می توان نتیجه گرفت که موستارد می تواند سالها بعد از تماس ، اختلال اسپرماتوژنزیس ایجاد کند و موجب ناباروری شود و درسطح آنزیمهای کبدی و کارکرد آن تغییر ایجاد کند. |
|
واژههای کلیدی: سولفور موستارد، کبد، بیضه، رات |
|
متن کامل [PDF 650 kb]
(2359 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/10/7 | پذیرش: 1397/10/7 | انتشار: 1397/10/7
|
|
|
|
|
ارسال نظر درباره این مقاله |
|
|